شیرین زبونی
جون جونم اونقد دیر به حرف افتادی که حالا با هر کلمه ای که میگی ضعف میکنیم هفتهء گذشته خونهء همسایه بغلیمون دزد اومده بود تصمیم گرفتم که شبا درو قفل کنم نه از ترس اینکه دزد بیاد چیزی ببره گفتم نکنه دزد بیاد تو رو برداره ببره بابات که مسخره ام کرد شب بعد کلید انداختم درو قفل کنم که یهو گفتی: دوز مردم برات داشتیم یه فیلم میدیدیم که یارو(آخه دزد که دیگه آقا گفتن نداره) رفت دزدی یهو اشاره کردی به TV و گفتی دوز منم دیگه حسابی چلوندمت و باباتم همین طور آخه جون جونم تو از کجامتوجه شدی ما که هیچ وقت در مورد دزد حرف نزدیم بعد هم گفتم دزد بیاد چه کار میکنی که یهو اخم کردی و با داد گفتی اِ بوو(برو) منم گفتم دزد اومد زنگ بزن پلیس که...